نام خانم دکتر «ژاله آموزگار یگانه» درمیان پیش کسوتان حوزه ایران پژوهشی، فرهنگ و زبان باستانی، نامی دیرآشناست. ایرانپژوهان و محققان حوزة فرهنگ و زبانهای باستانی ایران و اسطورهشناسی، او را پیشاهنگ در مطالعات ایران باستان، بهویژه بازشناسایی متون پهلوی و اساطیر ایرانی و ادبیات زرتشتی میدانند و بر این باورند که آثار و پژوهشهای ایشان ابزار کاری برای تدریس و یادگیری هرچه بهتر متون باستانی فراهم کرده است که به کار استاد و دانشجو، هر دو، میآید و مطالب آن به سادهترین و رساترین زبان، بیان شده است.
زندگینامه
ژالة آموزگار یگانه در آذر ۱۳۱۸در خوی زاده شد. پدر و مادر تفاوتی بین ژاله و برادرش قائل نبودند و شرایط یکسانی را برای تحصیل و آموزش هر دو فراهم میکنند، «اصلاً در مخیلهام نمیگنجید که دختری از شهرستان قادر باشد به تبریز بیاید و در کنکور نیز شاگرد اول شود» (“ژاله آموزگار – ویکیادبیات”). بخشی از تحصیلات دبیرستانی را در خوی و بخشی دیگر را در تبریز گذراند. پس از دیپلم وارد دانشکدة ادبیات تبریز شد. در رشتة ادبیات فارسی رتبة نخست آورد و بورس ادامة تحصیلات در خارج از کشور شامل حالش شد اما به دلایل محیط سنّتی اجتماعی شهر، از آن استفاده نکرد. بین ۱۳۳۸تا ۱۳۴۲در مدارس تهران، نیشابور و کاشمر تدریس کرد.
سرانجام پس از ازدواج با یکی از همکلاسانش، در ۱۳۴۳اطلاعیهای صادر میشود که شاگرد اولهایی که از بورس خود استفاده نکردهاند میتوانند از آن بهره ببرند. دست آخر، ژالة جوان به اصرار همسرش از این فرصت استفاده میکند و به همراه همسر و دخترش به فرانسه میرود. در پاریس، در رشته فرهنگ و زبانهای باستانی در دانشگاه سوربن مشغول تحصیل شد. در کنار استادانی همچون ژیلبر لازار و اِمیل بنوِنیست بهسر برد و با فیلیپ ژینو و همراهان ایرانیاش- زنده یاد احمد تفضلی و علی اشرف صادقی- شاگرد پروفسور پییر ژان دو مِنَش شد. پایة رسالة دکترای او یکی از کتابهای مهم زرتشتی به نام «صد در نثر و صد در بندهش» است. آموزگار از پاریس و شاگردی دو منش خاطرات بسیار خوبی دارد. به باور او، دو منش صرفاً استاد علمی آنها نبود بلکه به شاگردانش «چگونه زیستن و چگونه بودن و چگونه دوست داشتن» را نیز میآموخت (دکتر ژاله آموزگار ، بزرگ بانوی تاریخ ایرانی – ایران گلوب). خود او میگوید: «استاد راهنمایم پروفسور دو منش و استادان مشاورم پروفسور لازار و پروفسور اُبَن بودند. هیچ وقت روز دفاع رسالهام را فراموش نمیکنم… رسالهام با درجة عالی پذیرفته شد و به لطف استاد راهنمایم مدرک Eleve titulaire را به من دادند که یک عنوان افتخارآمیز بود. پس از اخذ دکترا به ایران برگشتم. آن موقع دانشجویانی که به خارج میرفتند به ایران برمیگشتند! { یادش به خیر} از وزارت آموزش و پرورش به بنیاد فرهنگ منتقل شدم و در آنجا مشغول کار شدم (۱۳۴۸). آن زمان زندهیاد دکتر ناتل خانلری مدیریت آنجا را به عهده داشت و محیط بسیار مناسبی برای پژوهشهای مفید فراهم بود که ثمرة آن «واژهنامة پهلوی» و کتابهای مفیدی است که در آن مدت کوتاه درآمده است. در سال ۱۳۴۹به هیأت علمی دانشگاه تهران پیوستم… و در سال ۱۳۸۵با بالاترین درجة استادی، بازنشسته شدم» (زبانهای باستانی و ادیان آسمانی در گفتوگو با دکتر ژاله آموزگار, ۱۳۸۹).
نظر او درباره زبان
دکتر آموزگار به زبان فارسی عشق میورزد: «زبان شیرین ما دورانی بس دراز پیموده تا به صورت کنونی درآمده است و تاریخ زبان ما همچون تاریخ سرزمین کهنسال ما، عمری دیرینه دارد و از پس هزارهها قد افراشته است (آموزگار، «زبان شیرین فارسی»، بخارا، مرداد ۱۳۸۳، شمارة ۳۷). و در جایی دیگر: «همانطور که گفتم سیل واژهها خانمانبرانداز است. اما باز هم درونی شدن یک واژه زمان میبرد. ۳ یا ۴ سال برای واژهای چون رایانه، کم است. باید فرصت بیشتری به زبان داد.» و : «… فعل “کوشیدن” را کنار گذاشتهایم و “سعی کردن” را جایگزین کردهایم. ما از “کوشیدن”، “کوشا”، “کوشنده” و “کوشش” میسازیم اما از “سعی کردن” چه چیزی را میتوان ساخت؟ اینگونه است که زبان زایایی خود را از دست میدهد و سترون میشود». ( چیتساز، ساناز، «دیدار و گفتوگو با دکتر ژاله آموزگار»، بخارا، اردیبهشت ۱۳۸۹، شمارة ۷۲-۷۳). و دست آخر اینکه: «من نسبت به زبان فارسی، یک حالت «غیرتمندانه» دارم و عقیده دارم که ما زبانی بسیار غنی داریم که توانایی بیان همهگونه مفاهیم را داشته و دارد. یکی از دلایلم وجود کتابهای فلسفی مانند دینکرد و غیره در میان آثار پهلوی است. کتاب سوم دینکرد یکی از مشکلترین کتابهای پهلوی است که معمولاً کسی دور و بر آن نمیگردد. من در مقالهای که برای یادنامه مرحوم تفضلی نوشتم، بخشهایی از این کتاب را ترجمه و ضمن آن سعی کردم تمام اصطلاحات فلسفی باستانی را در مورد مفاهیم فلسفی مثل جوهر، تکوین، کون، حدوث و…، در پهلوی نشان بدهم و البته برابرنهاد امروزیشان را هم عرضه کردم که برای خواننده امروزی هم قابلفهم باشد. وقتی ما برابرنهاد همه این اصطلاحات فلسفی را در متون پهلوی (مانند دینکرد) داشتهایم، پس زبانْ توانا بوده است. منتها به همان شیوهای که برخی تحصیلکردههای امروزین اظهار میکنند که ما نمیتوانیم کلمهای فارسی برابر با اصطلاح لاتین واژگان فلسفی بگذاریم، چراکه زبان نارساست و سریعاً همان اصطلاح لاتین را در متن فارسی میگنجانند، همین کار را روشنفکران قرن سوم و چهارم هجری قمری نیز انجام دادند. به روایتی کار خودشان را راحت کردند و بیدغدغه اصطلاح عربی را به جای اصطلاح فارسی در متن فارسی قرار دادند. (زبانهای باستانی و ادیان آسمانی در گفتوگو با دکتر ژاله آموزگار, ۱۳۸۹)
آموزگار و تفضلی
نمیتوان از آموزگار سخن گفت و از دوستی و همکاری نزدیک او با مرحوم تفضلی چیزی نگفت. روز دوشنبه بود. در دانشکده ادبیات بود که کتاب «تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام» را نشان آموزگار داد. در شرف چاپ بود. با هم درباره آن صحبت کردند و قرار شد فردا آن را به ناشر بدهد. اما تفضلی دیگر به دانشگاه برنگشت. آخرین دیدار همان روز دوشنبه بود. او را خاموش کردند و این نسخه کتاب در شرفِ چاپش هم پیدا نشد. «از جمله کارهایی که از انجام دادن آن مسرت دارم چاپ «تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام» مرحوم تفضلی است که بعد از مرگش آن را به انجام رساندم… وقتی پس از مرگ کیفش را گشودند این کتاب در کیفش نبود. فقط خوشبختانه دستنویس کتابنامه را به طور پراکنده از کیف بیرون کشیدیم. ناشر بعداً متن تصحیح شده این کار را به من داد و من دوباره به تصحیح این کتاب پرداختم. متأسفانه خوانندگان از تصحیح خود او با کیفیت و کمالی که همیشه مدّنظر ذهن دقیق و روح کمالگرایش بود محروم شدند» (زبانهای باستانی و ادیان آسمانی در گفتوگو با دکتر ژاله آموزگار, ۱۳۸۹). «مرگ نابهنگام تفضلی برای من ضربه بزرگی بود و تا مدتی دست و دلم اصلا به کار نمیرفت». در بنیاد فرهنگ است که دوستی و همکاری جدیاش با احمد تفضلی آغاز میشود. چون منابع فارسی درباره مطالعات ایرانی بهطور روشمند در دسترس نبود، با پیشنهاد پرویز ناتل خانلری، هر یک از تحصیلکردههایی که به ایران بازگشتند، بر روی یک کتاب پهلوی کار کردند تا این خلأ جبران شود. مهرداد بهار بر روی «بندهشن»، احمد تفضلی بر روی «مینوی خرد» و آموزگار کار روی «دینکردپنج» را آغاز کرد. پس از مدتی، «دینکردپنج» توسط پروفسور فیلیپ ژینیو در انتشارات دانشگاه پاریس بهچاپ رسید؛ اگرچه این کار با مرگ ناگهانی تفضلی تا مدتها متوقف شده بود اما به همت آموزگار این اثر به نام هر دو در پاریس منتشر شد.پس از مدتی تصمیم گرفت که کار نیمهکاره را تمام کند. واژهنامه، مقدمه و تعلیقات «دینکردپنج» را تهیه میکند و آن را به نام هر دویشان در پاریس بهچاپ میرساند پس از مرگ نابهنگام تفضلی، آموزگار همواره و در هر محفلی بهنیکی یاد و نام همکار و دوست خود را گرامی میدارد. آموزگار، همکار محقق خود را «دانشمندی انسان، موجودی مهربان، آزاداندیش و با سلامت نفس» توصیف میکند و قریحه پویایی و جویایی، سختکوشی، پرکاری، آشناییاش به زبانهای زنده دنیا و… را میستاید. (ژاله آموزگار – ویکیادبیات, بدون تاريخ). نخستین کار مشترک علمی او و دکتر تفضلی که بعدها برندة جایزة ترجمه هم شد، ترجمه و تحقیق کتاب «نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان کریستن-سن » بود. هرچند حک نام نویسنده همکار برروی جلد یک کتاب اولین اصل همکاری و رعایت حق خالق اثر است، اما آموزگاردرزمانی بر حک نام تفضلی در کنار نام خودش پای فشاری کرد که پرونده قتل های زنجیره ای که دکتر تفضلی از اولین قربانیان آن بود هنوز باز بود درحالیکه خانم آموزگاه هنوز در نهادهای علمی و دانشگاه های ایران فعال بودند. شجاعت و وفاداری زنانه ایشان در آن شرایط سخت ستودنی است.
یادمان و بزرگداشتها
مراسم بزرگداشت ژالهآموزگار ۲۹ بهمن ۱۳۸۲ از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با حضور بزرگانی چون بدرالزمان قریب، یدالله ثمره، مهدي محقق، رييس هيات مديره انجمن، و سایر ایرانشناسان و ایراندوستان برگزار شد. بهپاس سالها مجاهدت علمی او لوح تقدیر و نشان زرین انجمن به این بانوی سختکوش تقدیم شد.
آثار
کتابها
ایران باستان، ماریان موله، ترجمه: ژاله آموزگار، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۳؛ چاپ ششم ۱۳۸۶، انتشارات توس.
نمونههای نخستين انسان و نخستين شهریار در تاریخ افسانهای ایرانيان، نوشته آرتور كریستنسن، ترجمه و تحقيق ژاله آموزگار، احمد تفضلی، جلد اول، چاپ اول، ۱۳۶۹؛ جلد دوم، ۱۳۶۷، نشر نو، برنده لوح تقدیر و جایزه «كتاب سالِ» برگزیده دانشگاههای كشور (۱۳۷۰) (چاپ دوم دو جلد باهم)؛ چاپ سوم، نشر چشمه، ۱۳۸۳؛ چاپ چهارم ۱۳۸۶.
شناخت اساطير ایران، نوشته جان هينلز، ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول، ۱۳۶۸، نشر چشمه، نشرآویشن؛ چاپ دهم، نشر چشمه ،۱۳۸۵.
اسطوره زندگی زردشت، تأليف: ژاله آموزگار با همکاری احمد تفضلی، چاپ اول (هفت + ۱۵۴ص)، ۱۲۷۰، نشر چشمه، نشر آویشن؛ چاپ پنجم، ۱۳۸۲؛ ششم ۱۳۸۴؛ هفتم ۱۳۸۵.
اداویراف نامه (ارداویرازنامه): حرفنویسی، آوانویسی، ترجمه متن پهلوی، واژهنامه، فيليپ ژینيو، ترجمه و تحقيق ژاله آموزگار، چاپ اول (۹۵ + ۱۷۲ص)، ۱۳۷۲؛ نشر معين، انجمن ایرانشناسی فرانسه؛ چاپ دوم با افزودهها ۱۳۸۲؛ چاپ سوم ۱۳۸۶.
زبان پهلوی، ادبيات و دستور آن، تأليف ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول (نه + ۱۵۲ص)، ۱۳۷۲، نشر معين؛ چاپ چهارم ۱۳۸۲.
تاریخ اساطيری ایران، تأليف: ژاله آموزگار، چاپ اول (شش + ۹۷ ص)، ۱۳۷۴، انتشارات سمت؛ چاپ ششم ۱۳۸۳./ چاپ دهم ۱۳۸۷.
كتاب پنجم دینکرد، انتشارات معين، ۱۳۸۶.
زبان، فرهنگ، اسطوره: مجموعه مقالات، انتشارات معين، ۱۳۸۶.
نظارت و كوشش در چاپ كتاب تاریخ ادبيات پيش از اسلام، دكتر احمد تفضلی، نشر سخن ۱۳۷۶.
تجدیدنظر و تجدیدچاپ كتاب مينوی خرد، احمد تفضلی، ۱۳۷۹.
نظارت در ترجمه كتاب كتيبههای هخامنشی، نوشته پير لوكوك، ۱۳۸۲ و تجدیدنظر مجدد ۱۳۸۶.
تاریخ اساطيری ایران در مجموعه «ایران»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
مقالات به فارسی
«ادبيات زردشتی به زبان فارسی»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، ش ۱۷ ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۱۷۱ تا ۱۹۹. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«گوشهای از اساطير ایران باستان»، ش ۸، ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۶ تا ۱۶.
«درباره ميراث مزدیسنی در فلسفه ایرانی»، ترجمه ژاله آموزگار (نوشته اميل بنونيست)، ش ۱۹، ش ۲، ص ۳۱۳ تا ۳۱۹.
«درگذشت هانری ماسه»، ش ۱۹، ش ۷، ۱۳۴۸، ص ۷۲۲.
«تأثير آیين زردشت بر ادیان قدیم»، هنر و مردم، ش ۱۱۶، ۱۳۵۱، ص ۲۰ تا ۲۱.
«درباره واژهنامه مينوی خرد»، سخن، ش ۲۰، ۱۳۴۹، ص ۲۱۲ تا ۲۱۵.
«درباره اساطير ایران»، سخن، ش ۲۳، ش ۲، ۱۳۵۲، ص ۳۲۳ تا ۳۲۶..
«درباره ترجمه مينوی خرد»، سخن، ش ۲۴، ش ۲، ۱۳۵۵، ص ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵.
«گزارشی از پازند»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، ش ۲۳، ش ۴، ۱۳۵۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«زن در خانواده ایران باستان»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تربيت معلم، ش ۲، س ۴، ۱۳۵۶، ص ۳۴ تا ۴۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«پهلوی، پهلوانی در شاهنامه»، نوشته ژیلبرت لازار، ترجمه ژاله آموزگار، سيمرغ، ش ۵، ۱۳۵۷، ص ۴۷ تا ۶۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«دو ارداویرافنامه»، آینده، ش ۹، ش ۲، ۱۳۶۲، ص ۴۲۹ تا ۴۳۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«چنگرنگهاچهنامه»، آینده، ش ۹، ش ۶، ۱۳۶۲، ص ۴۲۹ تا ۴۳۲. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«چرخش ویژگیهای قهرمانان در شاهنامه»، آدینه، ش ۴۰، دی ۱۳۶۸، ص ۱۲ تا ۱۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«شاهزادهخانم برگ مورد و شاهزادهخانم نخود»، نوشته آرتوركریستن سن، ترجمه ژاله آموزگار، كتاب سخن، ش ۲، ۱۳۶۸، ص ۱۰۲ تا ۱۱۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره.
«دوگانگی نيکیها و بدیها و برادران دروغين نيکیها در اخلاق زردشتی»، جشننامه زریاب خویی (یکی قطره باران)، نشر نو، ۱۳۷۰، ص ۶۵۶ تا ۶۶۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«اسطوره زندگی زردشت»، كلک، ش ۲۰، آبان ۱۳۸۰، ص ۳۳ تا ۷۲.
«نوروز»، كلک، ش ۲۳ تا ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۷۰، ص ۱۹ تا ۳۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«دیوها در آغاز دیو نبودند»، كلک، ش ۳۰، شهریور ۱۳۷۱، ص ۱۶ تا ۳۴. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«رازهای اسطوره در مسافران»، مجموعهای درباره مسافران (ساخته بهرام بيضایی)، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۱، ص ۲۹ تا ۳۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«اسطورههای آفرینش ایرانی (آریایی)»، مجموعه شناخت هویت زن ایرانی در گشتره پيش تاریخ و تاریخ، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۱، ص ۲۷۲ تا ۲۸۸.
«گزارشی از زند یا ترجمه و تفسيرهای اوستا»، مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران، ش ۲۹، ش ۳ و ۴، ۱۳۷۰، ص ۱۶۲ تا ۱۶۹. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«درباره آفرین فردوسی»، كلک، ش ۳۹، خرداد ۱۳۷۲، ص ۱۹۳ تا ۱۹۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«فعل خواستاری، ساخت و كاربرد آن در فارسی ميانه (پهلوی)»، مجله زبانشناسی، ش ۹، ش ۱، پياپی ۱۷، بهار و تابستان ۱۳۷۱، تاریخ انتشار ۱۳۷۳، ص ۲ تا ۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«گرشاسب در پيشگاه اورمرد، نمونهای از داوری در ایران باستان»،كلک، ش ۵۴، ۱۳۷۳، ص ۹ تا ۱۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«فره، این نيروی جادویی و آسمانی»، كلک، ش ۶۸ و ۷۰، ۱۳۷۴، ص ۲۳ تا ۴۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«مرگ نابهنگام و ناباورانه دوست»، كلک، ش ۸۰ و ۸۳، آبان و بهمن ۱۳۷۵، ص ۵۰۷ تا ۵۱۴.
«زندگینامه علمی دكتر احمد تفضلی»، كلک، ش ۸۰ و ۸۳ ، آبان و بهمن ۱۳۷۵، ص ۵۱۴ تا ۵۳۴.
«هنر خواليگری در فرهنگ كهن ایرانی»، كلک، ش ۸۵ و ۸۸، فروردین – تير ۱۳۷۶، ص ۱۶۲ تا ۱۶۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ،اسطوره.
«ادبيات باستانی ایران»، مجله آشنا، ش ۶، ش ۳۵، تابستان ۱۳۷۶.
«تاریخ واقعی و تاریخ روایی»، یادگارنامه استاد عبدالحسين زرینكوب، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بهكوشش علی دهباشی، ۱۳۷۶، ص ۱۸۷ تا ۲۰۲. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«یاد بهار» مجموعه مقالات یاد بهار، نشر آگاه، زمستان ۱۳۷۶، ص ۳۵ تا ۴۰. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«نوروز»، گزارش كتاب، ش ۱، ش ۵، اسفند ۱۳۷۶.
«در بزرگداشت خرد و دانش»، نامه پارسی، ش ۳، پایيز ۱۳۷۷، ص ۱۷۱ تا ۱۷۵. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«نگارش در اسطورهها»، گزارش كتاب، ش ۲، ش ۱۶، اسفند ۱۳۷۷.
«آیا فرّه از این شهر گریخته است؟» مجموعه گفتوگو، نقد و نظر درباره فيلمنامه گفتوگو با یاد بهرام بيضایی، بهكوشش زاون فوكاسيان، نشر دیدار ،۱۳۷۹، ص ۱۰۵ تا۱۰۸، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«پيمان»، بخارا، ش ۱۳ و ۱۴، خرداد- آبان ۱۳۷۹، ص ۸ تا ۱۷، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«ایزدانی كه با سال نو به زمين بازمیگردند»، مجموعه مقالات نخستين همایش نوروز، سازمان ميراث فرهنگی كشور، پژوهشکده مردمشناسی، ۱۳۷۹، ص ۹۳ تا ۱۰۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. ترجمه انگليسی آن در مجموعه:Articles Presented to the 1st Symposium on nowruz, Spring ۲۰۰۱.
pp.۶۸ تا ۷۷.
«احمد تفضلی، انسانی والا، دانشمندی بنام»، یادنامه دكتر احمد تفضلی، بهكوشش دكتر علیاشرف صادقی، ۱۳۷۹، ص ۱۱ تا ۲۵.
«تکوین عالم و پایان جهان، به روایت بخشی از كتاب دینکرد»، یادنامه دكتر احمد تفضلی، بهكوشش دكتر علیاشرف صادقی، ۱۳۷۹، ص ۴۵ تا ۵۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره.
«بخشهایی از مباحث اسطورهای در كتاب پنجم دینکرد»، كتاب ماه، ش ۲۵ و ۲۶، مهر و آبان ۱۳۷۹، ص ۱۲ تا ۱۴.
«پهلوی، زبان و ادبيات»، دانشنامه جهان اسلام(۵)، ص ۸۲۹ تا ۸۳۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«تفضلی، احمد»، دانشنامه جهان اسلام(۶)، ص ۱۴۵ تا ۱۴۶.
«بهار در گاهشماری باستانی ما چگونه از راه میرسند؟»، گزارش كتاب، ش ۴۰، ص ۲ تا ۳.
«سنگنوشتههای پارس هخامنشی»، نامه فرهنگستان، دوره پنجم، ش ۴۷، اردیبهشت ۱۳۸۰، ص ۸۷ تا ۹۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«كتاب پنجم دینکرد از چه سخن میگوید؟»، یادنامه جمشيد سروشيان (سروش پيرمغان)، بهكوشش كتایون مزداپور، انتشارات ثریا، تهران ۱۳۸۱، ص ۶۳ تا ۶۹.تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«تاریخچهای از نگارش خط»، گزارش كتاب، ش ۵۲، اسفند ۱۳۸۰، ص ۲ تا ۵.
«گزارشی ساده از گاهشماری در ایران باستان»، بخارا، ش ۲۴، خرداد و تير ۱۳۸۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«گلی بر مزاری، مزارنوشته نو یافتهای به پهلوی ساسانی از كازرون»، نامه ایران باستان، ش ۲، ش ۱، بهار و تابستان ۱۳۸۱، ص ۶۳ تا ۶۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
مقدمه كتاب اوستای گلدنر، نشر اساطير، ۱۳۸۲، ص ۵ تا ۳۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«جادوی سخن در اساطير ایران»، زن و فرهنگ، مجموعه مقالات سازمان ميراث فرهنگی، ۱۳۸۲. مجله بخارا، شماره ۳۲، ۱۳۸۲، مهر و آبان، ص ۲۳ تا ۴۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«ازدواجهای اساطيری»، جشننامه دكتر منصوره اتحادیه، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«استدلال مزدیسنی در برابر نيست خدایگویان»، جشننامه دكتر محمدامين ریاحی، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«احمد تفضلی»، دانشنامه زبان و ادب فرهنگستان.
«خردورزی در آیين زردشت»، مجموعه سخنرانیهای بزرگداشت زردشت، ۱۳۸۲/۲۰۰۳. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«یاد یاران»، پيشگفتار مجموعه مقالات دكتر وامقی ،۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره.
«تخمه و هستی بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دكتر مجتبایی ،۱۳۸۶. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«تمثيل دین و درخت بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دكتر ابوالقاسمی ،۱۳۸۳، تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«زبان شيرین فارسی»، بخارا، شماره ۳۷؛ ش ۵ و ۶ ، ۱۳۸۳. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
سخنرانی در بزرگداشت فرای و متن آن در هفته كتاب تير ،۱۳۸۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«تبریک» (ترجمه فارسی توسط مرتضی هاشمیپور)، بخارا، شماره ۳۹ و ۴۰، آذر و اسفند ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«پيوستی بر مقاله تبریک«، بخارا، شماره ۴۱، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴، ص ۶۷ تا ۷۰.
«خط در اسطورهها»، كنفرانس بينالمللی لوح تا لوح، تهران، ش ۱۳ و ۱۵، تير ۱۳۸۴. بخارا، شماره ۴۴، مهر و آبان ۱۳۸۴، ص ۶۷ تا ۷۰. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«جم»، دانشنامه زبان و ادب فارسی، بهسرپرستی: اسماعيل سعادت، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ص ۵۴۴ تا ۵۴۸.
«كتيبهای از دوره اردشير ساسانی؟»، نامه ایران باستان، سال چهارم، شماره دوم، پائيز و زمستان ۱۳۸۳، انتشار ۱۳۸۵. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«سنت شفاهی در ایران باستان»، بخارا، شماره ۵۳، مرداد ۱۳۸۵، ص ۱۴۱ تا ۱۵۱، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
«نيایش و نيروی جادویی آن»، همایش آیينها و آب، ۱۳۸۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان ،فرهنگ، اسطوره.
«دریای پارس از دیرباز»، مجموعهمقالات خليج فارس.
ترجمه فصلهای ۲ و ۳ «شکند گمانيک وزار»، یادنامه استاد ماهيار نوابی، ۱۳۸۹.
ترجمه بخشی از Iranica Abstracta، با همکاری تعدادی از دانشجویان مقطع دكتری، شمارههای ۲۰ تا ۲۵، چکيدههای ایرانشناسی، جلدهای ۲۰ تا ۲۵، مركز نشر دانشگاهی، انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران، ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵.
پيشدرآمدی بر جلد ۱۵ كتاب یونانيان و بربرها، ۱۳۸۵، انتشارات توس.
«یونانيان و بربرها»، بخارا، اسفند ۱۳۸۵.
«جلوههای زن در تاریخ زندگی زردشت»، جشننامه دكتر بدرالزمان قریب، ۱۳۸۷.
«آغاز سال، آغاز همه رویدادهای نيک (بنابر رساله ماه فروردین روز خرداد)»، صنعت نشر، ۱۳۸۶.
«گزارشی ساده از سنگنوشتههای كردیر»، بخارا، شماره ۴ و ۶، آذر- اسفند ۱۳۸۶، ص ۳۹ تا ۵۳.
«خویشکاری فردوسی»، بخارا، ش ۶۶، ۱۳۸۷.
«آوای سنگها»، بخارا، ش ۶۷، ۱۳۸۷.
«ترجمه فصل چهار شکند گمانيک»، یادنامه حميد مجامدی، ۱۳۸۹.
«در ستایش فرزانگی»، سخنرانی در بزرگداشت بدرالزمان قریب، چاپ در بخارا، شماره ۶۸ و ۶۹، آذر و اسفند ۱۳۸۷، ص ۱۹۸ تا ۲۰۱.
«كتيبههای هخامنشی و لوكوك»، بخارا، شماره ۷۰، خرداد و اردیبهشت ۱۳۸۸، ص ۳۱۱ تا ۳۱۵.
«نوروز در نوروزنامه» صنعت نشر، سال سوم، شماره ۲۳ و ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۸۹.
«زند و پازند»، دانشنامه زبان و ادب فارسی، جلد سوم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهسرپرستی اسمعيل سعادت، ۱۳۸۸، ص ۸۶ تا ۸۹.
«چشمه دریای چيچَست»، مجموعه مقالات خویشناسی، ۱۳۸۹.
«فرهنگ و تمدن»، نقد كتاب در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگ دیگر نگریستن. نوشته بلوكباشی، چاپ در دنيای كتاب، مهرماه ۱۳۸۹.
«فردوسی و هفت خانش»، مقدمه بر اجرای هفتخان رستم. شاهنامه فردوسی به روایت و كارگردانی پری صابری، ۲۷، خرداد ۱۳۸۸.
«تختجمشيد تنها محل برگزاری نوروز نبود، نگاهی به الواح خزانه و باروی تخت جمشيد»، محله صنعت نشر، اسفند ۱۳۸۸.
«پزشکی در فرهنگ ایران باستان» مقدمه بر كتاب پزشکی در فصل ۱۵۷ دينکرد نوشته نرجس بانو صبوری، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
«مقدمه كتاب تاریخ ادبيات ایران پيش از اسلام»، مجموعه مقالات مربوط به ادبيات قبل از اسلام.
«یادگار زریران». نشر توام با شعر خطابه در سمينار شعر فارسی انجمن زبانشناسی.
مقالات انگلیسی و فرانسوی
Ecyclopaedia Iranica
Bahram-Pazdu
Cangranhaca Nama
Anushiravana b.Marzban Ravari
Congration pers. Tabrik, sad- bas
Cooking in Pahlavi literature
Borj- Nama
سوابق علمی واجرایی
پژوهشگر بنیاد فرهنگ ایران از ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹.
استادیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۲.
دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۳.
استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵.
استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه آزاد.
بازنشسته دانشگاه تهران با رتبه ۲۹ استادی ۱۳۸۵.
استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشکده زبان دانشگاه آزاد تهران واحد علوم تحقیقات.
عضويت در مجامع علمی داخلی و خارجی
عضویت شورای عالی علمی مركز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
عضو وابسته فرهنگستان زبان ایران، ۱۳۶۸.
عضو گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان ایران، ۱۳۸۷.
عضویت هيأت آئين كتاب و جوایز بنياد موقوفات دكتر محمود افشار.
عضو گروه انتخاب كتاب.
عضو هیات علمی جایزه پروین اعتصامی.
Ehsan Yarshater Book Prize for Ancient Iranian Studies
عضويت در هیأت تحريريه نشريات داخلی
نامه انسان شناسی: دانشگاه علوم اجتماعی.
مجله مطالعات ایرانی: نشریه مركز تحقيقات فرهنگ و زبانهای ایرانی، دانشگاه شهيد باهنر کرمان.
نامه ایران باستان: مجله بينالمللی مطالعات ایرانی.
پيک نور: مجله دانشکده ادبيات پيام نور
مجله زبانشناخت: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
پژوهش نامه ادیان: مجله گروه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد علوم تحقيقات.
جوایز و افتخارات
جایزه كتاب سال جمهوری اسلامی ۱۳۶۹.
جایزه كتاب برگزیده سال دانشگاههای كشور ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹.
تقدیرنامه رئيس بنياد ایرانشناسی ۱۳۸۱.
بزرگداشت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ۱۳۸۲.
تقدیرنامه دانشگاه تهران ۱۳۸۲.
تقدیرنامه احمد مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۳.
جایزه كتاب فصل سال ۱۳۶۸ برای كتاب دینکرد پنجم.
Lifetime Achievement Award studies.
The International Society for Iranian Studies. ۲۰۱۰/ ۱۳۸۹.
منابع:
چیتساز، ساناز. (۱۳۸۹). دیدار و گفتوگو با دکتر ژالة آموزگار. بخارا, ۷۲-۷۳.
دکتر ژاله آموزگار ، بزرگ بانوی تاریخ ایرانی – ایران گلوب. (بدون تاريخ). بازیابی از
زبانهای باستانی و ادیان آسمانی در گفتوگو با دکتر ژاله آموزگار. (۱۳۸۹). هفت آسمان, ۴۵.
ژاله آموزگار – ویکیادبیات. (بدون تاريخ). بازیابی از