رونمایی از کتاب «وضعیت توسعه انسانی در ایران»
/
امروز کمتر کسی است که تأیید نکند، جامعه ایران بیمار است و با بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روبهرو است. بحرانها به تعبیر دکتر شریعتی از فرط عمومیت، وقاحتشان از یاد رفته است.
تأمل بازتابی و هرمنوتیک سوءظن
/
در این مصاحبه محمدرضا نیکفر به برخی نظریات سالهای اخیرش بازمیگردد: انقلاب بهمن و دوبنی بودن آن، ایمان و تکنیک، اسلامیسم، هرمنوتیک سوءظن، مرام و کارنامه چپ و موضوعهای دیگر.
یک مرز چیست؟
/
مرزکشی دقیقاً یعنی تعیین یک قلمرو، محدودسازی آن و تثبیت هویت آن قلمرو یا هویتبخشی به آن. این در حالی است که کلاً تعریفکردن یا تشخیصدادن چیزی نیست جز مرزکشی.
سکولاریسم و نواندیشی دینی
/
از حوالی سال ۱۳۸۱ از «مردمسالاری اسلامی» گذشتم، و از امکان سازگاری اسلام و دموکراسی بحث کردم. از نیمه دوم سال ۱۳۸۸ به «حکومت دموکراتیک سکولار» یعنی لزوم استقلال دولت از نهاد دین رسیدم.
تأمل بازتابی و هرمنوتیک سوءظن
/
به این هم باید توجه کنیم که دوره بحران دوره زایش فکر است و ما در دل بحرانیم: بحران در ایران، در منطقه و بحران در جهان. خوشبختی اندیشه در پرسش است و ما موضوعات اساسی فراوانی برای پرسیدن داریم.
مقاومت در سوژه بیولوژیکی
/
کاترین مالابو به جهت کارهایش در مورد مفهوم شکلدهی/پذیری (پلاستیسیته) مشهور است، مفهومی که او از «پدیدارشناسی روح» هگل برگزیده و خلاقیت خود را در گفتارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امروز ثابت کرده است.
مارکس: متفکر انقلاب
/
از پس هر ده انقلاب صدهزار جنگ ميآيد؛ بههرحال چه ده انقلاب، چه پانزده يا شانزده، هر چه بيشتر بهتر – ليکن نخستين کسي که در اين بابانديشيده است کارل مارکس است.
فکر کردن به «ويرانی»
/
«ويرانی» درونمايه بسياری از آثار فلسفی، ادبی و هنری قرن بيستم بوده است. مضمونی که رد آن را میتوان در دل تاريخ و در حوزههايی چون نقاشی و فلسفه انتقادی گرفت.
ناسیونالیسم، فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت – بررسی انتقادی
/
موضوع این نوشته مسئله اقوام است، در کشوری چون ایران و در منطقهای که ایران در آن قرار گرفته است. نوشته از نقد ناسیونالیسم میآغازد و سپس به بحث مشخص دموکراسی و حقوق اقوام میپردازد.
مدرنيسم، اسطوره و سرمايهداری انحصاری
/
زبانشناسان تاریخی به دنبال بازیابی بنیادها و امکان معنا بودند، حال آنکه کانت میخواست همین کار را علیالاصول برای ذهن انجام بدهد. او نیز چرخش استعلای را در پیش گرفت و مقولاتی را کشف کرد که در بدو امر تجربه را ممکن میکنند.
آنومی ديوارها و نوموس مکتوم زمين: هندسه نظريه سياسی مدرن
/
نظريه سياسی مدرن بر بنياد يک هندسه قرار دارد: هندسه سياسی داخل و خارج. همچنين مفهوم بنيادی فلسفه سياسی را نه آزادی و نه قدرت سياسی بلکه مرز میداند - مرزيی که قلمرو «حاکميت» يک کشور را میسازد.
دموکراسی یعنی برابری/ گفتوگویی با ژاک دریدا
/
تصور وعده در تصور دموکراسی حک شده است: برابری، آزادی، آزادیبیان، آزادی مطبوعات، همه اینها همچون وعدههایی در درون دموکراسی حک شدهاند.
مکاننگاری سوژه تفکر يا چرا يگانه شکل حقيقی تفکر در زمانه ما ترجمه نيست؟
/
من در اين مقاله قصد ندارم با تکيه بر تفاوت ميان ترجمه و تفکر از تز فرهادپور ابهامزدايي کنم چراکه گمان ميکنم در اين خصوص که تفکر و ترجمه در اين تز دو فرايند و دو موجوديت اساساً متمايزند جاي کوچکترين ابهامي وجود ندارد.
زیستن در دشواری: حیاتِ برهنه، خودقومنگاری، و بدنِ بیخانمان
/
بدنِ بیخانمانِ من فرومایهترین جایگاهِ زیستسیاست است. بدنِ بیخانمانِ من محلهی ارزانقیمتی است که مبارزههای پستمدرن بر آن جریان دارند. شاید خیابانْ مثالِ اعلیِ همان چیزی باشد که ماری لوئیس پرات «منطقهی تماس» میخواند
سعادت و سیاست
/
آیا میتوانیم سیاست را به سعادت خود پیوند بزنیم و رهبران خود را مهار کنیم تا در خدمت مردم و آبادی کار کنند؟ چه شد که سیاست به جای آنکه به فراهم آمدن «خاطر مجموع» ما کمک کند خاطر ما را مشوش و پریشان داشته است؟
ابعاد قومی مشروطیت و دموکراسی در ایران
/
در مقاله حاضر، جایگاه و حقوق اقلیتهای قومی را در ایران معاصر به طور کلی و مختصرمورد نظر قرار دادهام. استدلال کردهام که در ایران، "مسئلۀ قومی" از نقائصی مشخص در دو سطح ریشه گرفته است: گفتمان نژاد گرا و عملکرد سیاسی-اقتصادی- فرهنگی تمرکزگرا.
شتابگرایی: نقد سرمایهداری یا آخرین مد فلسفی جهان؟
/
پیشفرض «شتابگرایی» این است که رهایی نیروی بالقوه کار باید از درون سرمایهداری متبلور شود، چون خودِ سرمایهداری این رهایی را ناممکن ساخته است. بنابراین راهحل هم باید در درون سرمایهداری جستوجو شود.
پروژههای ناممکن: ترجمه به منزله تلاش برای ترمیم/ تغییر جهان
/
ترجمه باید عاشقانه و جزءبهجزء، شیوه معنارسانی متن اصلی را در زبان خودش شکل دهد تا هر دو، هم کپی و هم اصل، را به مثابه جزءهای شکسته زبانی بزرگتر قابل تشخیص کند، درست همانطور که پارهها همان جزءهای شکسته یک ظرفاند.
«فروشنده»: حکایتِ بحرانِ هویتِ مردانه/ رضا کاظم زاده
/
سینمای اصغر فرهادی، سینمای مولف نیست، فرهادی نیز «متفکر» یا «روشنفکر» در معنایی که ما در زبان فارسی بکار میبریم و میفهمیم نیست. او در درجه نخست یک ناظر و «مشاهده گر» است.
انتخابات – ملاحظات و تأملات
/
هر رخدادی امکانی عرضه میکند برای مشاهده چیزهایی که پیش از آن چندان آشکار نیستند. انتخابات − که استخوانی است لای زخم نظام ولایی − از آن رخدادهایی است که چیزهای بسیاری را برملا میکند، هم در مورد حکومت وجناحهای آن، هم در مورد منتقدان و مخالفان نظام و هم در مورد جامعه.
بهسوی فهم ديگری از تاريخ: از تکرارِ ضرورت به ضرورتِ تکرار
/
در این مقاله سعی بر آن است تا با نگاهی اجمالی به مارکس و گفتار روانکاوی، نسبت میان تاریخ و تکرار را در بافتاری نظری قرائت کنيم و روشن سازيم که آيا تکرار تاريخ، علاوه بر دوتاييِ تراژدي/نمايش خندهدار، واجد شکل ديگری نيز میتواند باشد؟
جادوی رهايی عليه اسطوره دولت
/
هرچند شاهنامه خواهناخواه بهعنوان يک حماسه ملی میتواند نقشی در ايدئولوژیهای ملیگرايانه داشته باشد، تدقيق در محتوای آن ابزارهايی برای واسازی و مقاومت در برابر هويتگرايی و ناسيوناليسم به دست میدهد.
وزارت علوم دولت روحانی و دورنمای مبهم علوم انسانی
/
آخرین مقاومتها در میان برنامه ریزان آموزش عالی در ایران برای حفظ استانداردها جهانی در طراحی و برنامه ریزی علوم انسانی به پایان رسیده است. و آموزش علوم انسانی در دانشگاههای ایران بیش از پیش بنیادی مذهبی و ایدئولوژیک و دولتی پیدا می کند.
مرگ تدریجی دانشگاه
/
در همین حین که استادها به مدیران بدل میشوند، دانشجویان نیز تبدیل به مشتری و مصرفکننده میشوند. دانشگاهها بهمنظور تأمین و حفاظت از مخارج و شهریهشان، یکییکی در تقلا و دستوپا زدن غیرمحترمانهای به جان هم میافتند. در دل این افتضاح، بیشتر از همه، این علوم انسانی است که له میشود.
دانشگاه ایرانی تغییر کرده است
/
دکتر کاظمی از بحران در دانشگاههای ایرانی سخن میگوید و معتقد است «در روزگار ما دانشگاه محل دانشگاه یک کلیتی است که دیگر معصوم نیست، بلکه شبکه نابرابری را تولید و بازتولید میکند جلوس شده است».
من، رضا یک پایاننامه فروشم!
/
«رضا» جوان ۲۳ سالهای است که حالا دو سالی است به خاطر دغدغه اقتصادی و داشتن اشتغال، پایاننامه مینویسد و دانش میفروشد آن هم برای آدمهایی که از همه دانشجو و دانشگاه رفتن تنها مدرکش را به ارث بردهاند.
برابری و آزادی باید ترجمه را تاب آورند
/
اصول جهانی عدالت، برابری و آزادی باید به زبانهای گوناگون ترجمه، و در عین حال بر اساس فرهنگهای گوناگون شرح داده شوند. این برخورد نه به معنای نسبی دانستن این اصول است، نه تحمیل هنجارهای تجریدی غرب به مناطق و جنبشهایی که واژگان و رفتارهای متفاوتی را ترجیح میدهند.